اولین عید فطر با نفس
دوره سرت بگرده مامانی انقد شیرینو نمکی شدی که همه دلشون واست ضعف میره
عید فطره سال 93 رو رفتیم قم یه شب قم بودیم خونه ی دایی اینا بعدش با ماشین دایی رفتیم خوانسار پیشه باباجون و مامان جون.اونا زودتر رفته بودن
3و4 روزی رو اونجا بودیم و خیلی خوش گذشت زندایی بهار حالت تهوع داشت و از بویه شیره شما بدش میومد انجا بهش شک کردیم که حامله باشه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی